نگاه سيستماتيك به يك عمل شنيع
Friday, April 02, 2004
نبايد اين طور فكر كرد كه طراحي، فقط به ماشين و هواپيما و ... مربوط ميشه. در واقع هر چيزي براي عملكرد بهتر، احتياج به يه طراحي مهندسي داره. يه مثال ميزنم: خروج باد از شكم (اصطلاحاً گوزيدن)...
فركانس گوز، با قطر اوريفيس (مقطع خروجي) نسبت عكس داره. شدت گوز با توان دوم قطر شكم نسبت مستقيم داره. زمان تداوم گوز، با نوع غذاي مصرفي و شرايط محيطي رابطه داره. بدن تا يه حد زيادي تحت كنترل خودمونه. قطر اوريفيس با يه مكانيزم سروو كنترل ميشه. روده ها هم كنترلر انتگرالي دارن (براي رفع خطاي پايدار). حالا فرض كنيم كه ميخوايم يه جا وسط يه جمع بگوزيم:
براي اينكه صداش در نياد، بايد فركانس صدا، خارج از بازه شنوايي باشه. يعني يا خيلي كم، يا خيلي زياد. اگه بخوايم خيلي كمش كنيم، بايد قطر اوريفيس رو خيلي زياد كنيم. در عمل اين كار به علت محدوديت سيستم، خيلي موثر نيست (شايد بشه از دستها كمك گرفت!). پس بهتره كه فركانس رو خيلي بالا ببريم. در اين حالت بايد قطر اوريفيس خيلي كم بشه. مشكلي كه در اين حالت پيش مياد، اينه كه فشار پشت نازل خيلي زياد ميشه و ممكنه شدت گوز تا حدي بالا بره كه به سيستم كنترل آسيب بزنه. در اين صورت، كنترلر خوب عمل نميكنه و كنترل گوز از دست خارج ميشه. مشكل ديگه اينه كه با كاهش قطر اوريفيس، دبي گوز كم ميشه و زمان گوزيدن زياد ميشه. در اين حالت، اگه شخص تمرين كافي نداشته باشه ممكنه فشار زيادي بهش وارد بشه و صورتش سرخ بشه. اثر ديگه تنگ كردن اوريفيس، افزايش دماي گوزه كه باعث ميشه تبخير در گاز خروجي بيشتر بشه و بوي شديدتري متصاعد بشه...
طراحي يعني موازنهء خوب و بد. بهتره با تمرين زياد و گرفتن فيدبك مناسب (حتي از ديگران)، به حالت اپتيمال نزديك بشيم!
|
اظهارنظر
دوستان:
تو هم یه چیزی بگو...
|
|
|
نقد فِلمهای سينمای جهان
به روش الفی اتکينز
وبگردی...
|