گل ارکيده
Sunday, December 10, 2006
شاخه ای تکيده گل ارکيده با چشمای خسته لبهای بسته غم توی چشماش آروم نشسته شکوفه شاديش از هم گسسته
آشنای درده خورشيدش سرده تو قلب سردش غم لونه کرده مهتاب عمرش در پشت پرده هر ماه سالش پاييز سرده
دستای ظريفش تو دست مادر پيکر نحيفش چون گل پرپر از محنت و درد آروم نداره
سايه سياهی رو بخت شومش ارکيده تنهاست زير هجومش طوفان درد پايون نداره
دست من و تو ميتونه با هم قصری بسازه با رنگ شبنم شکوفه ای که غمگين و سرده گل ارکيده ست نميره کم کم
بيا نذاريم گل ارکيده گلی که چهره ش پاک و سپيده که توی پاييز شاخه ای بيده بهار نديده بميره کم کم
(راستش داشتم اين آهنگ رو گوش ميکردم از شعرش خوشم اومد نوشتم اينجا، همين!)؛
|