cialis

مطالب گذشته

بومی سازی
دلم برای روزهای دانشگاه تنگ شده
هیزم شکن
قصه قورباغه ها
قصه های من و معده
بخاطر چشمان تو
من میخوام برم دفاع کنم
کلام سقراط
از خلوت چیزها
لیلی و سهراب و بزبز قندی


بایگانی ماهانه

March 2004
April 2004
May 2004
June 2004
July 2004
August 2004
September 2004
October 2004
March 2005
April 2005
July 2005
December 2005
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
December 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
June 2007
August 2007
September 2007
October 2007
December 2007

 

 

غیر سیاسی، غیر عبادی، غیر اخلاقی، غیر... یعنی وبلاگ من!

جیش کن مامان جون!
Tuesday, September 26, 2006

دیروز تو خیابون داشتم میرفتم، یه پسر بچه 5-6 ساله با مامانش تو ماشین گوشه خیابون وایساده بودن. بچه به مامانش گفت جیش دارم! مامانش هم گفت همین جا گوشه خیابون بکن! خلاصه بچه کنار پیاده رو کشید پایین و مشغول شد. وقتی من رسیدم نزدیکشون، مامانه یه نگاه به من کرد و فهمید خیلی ضایع شده! رو کرد به بچه و گفت: مگه نگفتم اینجا جیش نکن! خوب صبر کن برسیم خونه... بچه حرف گوش کن هم وسط کار یهو شلوارشو کشید بالا و .... تمام زندگیش شد جییش!ه

اظهارنظر دوستان:

Anonymous Anonymous:
امان از دست این آدم بزرگا!

Anonymous Anonymous:
حالا باز خوبه بچم گوشه خیابون کارشو می کنه ... ببین چه حالی دادن

http://7khan.blogspot.com/2006/03/blog-post_07.html#comments

Anonymous Anonymous:
خوب گناهش گردن تو! اون دنیا روح بچه میاد به سر تا پات جیش میکنه!

تو هم یه چیزی بگو...



نقد فِلمهای سينمای جهان
به روش الفی اتکينز

 

وبگردی...