یه روز یه عالمه قورباغه کوچولو تصمیم گرفتن با هم مسابقه بدن: مسابقه بالا رفتن از یه برج خیلی بلند!ه
شونصد میلیون نفر جمع شدن که تشویقشون کنن. مسابقه که شروع شد، ملت دیدن خیلی کار سختیه! همشون داد میزدن: امکان نداره، نمیشه،...ه
قورباغه ها یکی یکی پرت میشدن پایین. بعضیهاشون هم ناامید میشدن و انصراف میدادن. ملت کماکان داد میزدن: نمیشه، امکان نداره موفق بشین...ه
خلاصه، آخرش همه قورباغه ها افتادن پایین جز یکی که به بالای برج رسید. همه تو کف بودن! بعد از مسابقه مشخص شد که اون قورباغه کر بوده و صدای ملت رو نمیشنیده...!ه
-----------------------------
نتیجه اخلاقی: برای موفقیت باید کر باشی
نتیجه عرفانی: برای موفقیت باید قورباغه باشی
نتیجه زیر شکمی: خر گوزیده تو مخ نویسنده این داستان
سوال منطقی: خداییش قورباغه چه جوری میتونه بره بالای برج؟
جواب فیزیکی: چون جرم قورباغه کمه، نیروی جاذبه (وزن) که بهش وارد میشه کمه، پس میتونه
جواب پزشکی: چون دست و پای قورباغه چسبناکه، پس میتونه
جواب ایدئولوژیک: قورباغه هم همچون هر گوسفندی میتونه با توکل به خالق هستی، هر غلطی بخواد بکنه
جواب فلسفی: گر نیک بنگری، بلندای برج را در قلمبیدگی قورباغه خوار بینی