آموزش عکاسی
Tuesday, December 20, 2005
|
اظهارنظر
دوستان:
:
چرا ديگه اينجا از اون الفي هاي خوشگل كوچولو خبري نيست؟!! قبلا اينجا پر الفي بود.....
الفی اتکینز:
دارم چندتا عکس از خودم میگیرم که بذارم اینجا!
:
اكي پس ما منتظر عكسهاي خودت هستيم الفي خان!
تو هم یه چیزی بگو...
|
|
بابا...انگلیش!
Monday, December 19, 2005
|
اظهارنظر
دوستان:
:
ay kan tak ingilish in tu difrtent aksent and olmost anderestud yur riting an yur hand estanding wid yur midel finger ap ...
:
من از اين پست هاي تر و نميز و مودبانه لذت وافري مي برم :ديييييييييييي
:
این که اونجا نوشته یعنی چه ؟؟؟؟
تو هم یه چیزی بگو...
|
|
مارش سربازی
Wednesday, December 14, 2005
یک شب نیمه شب از سی 130 بیرون پریدن چترم وا نشد کمکی کشیدم دشمن رو دیدم خنجر کشیدم به رویش پریدم گلویش دریدم گفتم دشمن گفتم بعثی اینجا ایران است بیشهء شیران است نیروی دریایی در هوا چون عقاب در زمین چون پلنگ در دریا چون نهنگ میجنگد میرزمد سازش نمیپذیرد
این شعری بود که موقع دویدن توی سربازی میخوندیم که روحیه بگیریم!!! تعجب نداره که! همه جای دنیا مرسومه! توی ارتش آمریکا هم شعر میخونن. یه تیکه از این شعر رو مینویسم که خودتون با شعر ما مقایسه کنین:
Mama and papa were lying in bed Mama rolled over and she said Ah, gimme some.... P.T... Good for you And good for me ...
|
اظهارنظر
دوستان:
:
pishnahad mikonam az in be ba'd tu sarbazi "ye rooz agha khargooshe....khargooshe goft AAKH" ro bekhoonid
:
می ترسم با این شعرهایی که می خونین و این همه روحیه که می گیرین به جای دشمن هم دیگه رو بکشین !
تو هم یه چیزی بگو...
|
|
|
نقد فِلمهای سينمای جهان
به روش الفی اتکينز
وبگردی...
|