مارش سربازی
Wednesday, December 14, 2005
یک شب نیمه شب از سی 130 بیرون پریدن چترم وا نشد کمکی کشیدم دشمن رو دیدم خنجر کشیدم به رویش پریدم گلویش دریدم گفتم دشمن گفتم بعثی اینجا ایران است بیشهء شیران است نیروی دریایی در هوا چون عقاب در زمین چون پلنگ در دریا چون نهنگ میجنگد میرزمد سازش نمیپذیرد
این شعری بود که موقع دویدن توی سربازی میخوندیم که روحیه بگیریم!!! تعجب نداره که! همه جای دنیا مرسومه! توی ارتش آمریکا هم شعر میخونن. یه تیکه از این شعر رو مینویسم که خودتون با شعر ما مقایسه کنین:
Mama and papa were lying in bed Mama rolled over and she said Ah, gimme some.... P.T... Good for you And good for me ...
|