آخ جووووووونم!
Tuesday, June 01, 2004
صبح رفتم پارك نياوران كتاب بخونم.
ولي مجبور شدم كتابو ببندم بذارم كنار، كتاب زندگي رو باز كنم و درس عشق رو با چشم ببينم...
قربون مملكت اسلامي، پسره همچين دختره رو بغل كرده ميماله كه انگار حرمسراي باباشه. مرتيكه چمن پارك رو با تشك خونه عوضي گرفته. دختره هم كه معلومه چيكارهاس، همچين آه و ناله ميكنه كه انگار داره فيلم پورنو بازي ميكنه!
من كه تا صفحه 20 خوندم. البته از صفحه 18 شروع كرده بودم!
|