Monday, July 31, 2006

لیلی و سهراب و بزبز قندی

اینم یه خلاصه از تئاتر دیشب (لیلی و مجنون، ساخته پری صابری):ه
مجنون لیلی رو دوست داره، خودشو لوس میکنه واسه باباش، موهاشو تو هوا تکون میده و هی جیغ میزنه، باباهه هم حساس، میره با بابای لیلی صحبت میکنه، جنگ قبایل عرب راه میفته، مجنون تو این هیر و ویر دلش برای یه آهو میسوزه، بز زنگوله پا میاد واسه مجنون قر میده، رستم و سهراب میفتن به جون هم، لیلی به زور با یه مرد کت و کلفت ازدواج میکنه، مرده دق میکنه، لیلی به مجنون میرسه ولی فقط جنازش!ه

نقد:ه
اصولاً این نمایش ترکیبی است از داستانهای رومئو و جوليت، بزبز قندی، رستم و سهراب، محمد رسول ا...، ضامن آهو، کوچه مردها، شعله و چندتا داستان دیگه
مجنون بیشعور آبروی هرچی مرده برده! خاک بر سرش، این همه دختر ریخته اونجا، گیر داده به لیلی بدترکیب
شعر:ه
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن
شرط اول قدم آن است که اصلاً نروی!ه

4 comments:

  1. mibinam ke mali rast migoft!!! :))))

    ReplyDelete
  2. در مورد این مطلب نظری ندارم. اما حسنک کجایی رو خیلی سوزناک نوشتی. جدی این درس ها از کتابها حذف شده؟

    ReplyDelete
  3. میبینم که با کلاس شدی تئاتر پری صابری میری! با حال بود حالا؟ توصیه می کنی؟ بلیط گیر میاد؟

    ReplyDelete
  4. اگه اعصاب راحت داری برو ببین! ولی کلاً خیلی جالب نبود دیگه

    ReplyDelete